یکی‌ از فانتزیام اینه سر امتحان الکی‌ هی‌ کفه دستمو نگا کنم
مراقب احساس زرنگی کنه بیاد خفتم کنه ببین هیچی‌ کفه دسم نیست....
بعد بش بگم زرشک !ضایع شدی ؟؟؟
اصن به عشق همین حرکت میرم دانشگاه !!!!

 ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο

یکی از فانتزیام اینه که به استاد ایمیل بزنم راجب موضوع تحقیق ازش نظرخواهی کنم اونم که صد در صد موافقه بعدش یه تحقیق اماده از قبل و بهش بفرستم بگم زِ ِ کی استاد چی فکر کردی سرعت عمل دارم دراین حد...

 ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο

 یکی از فانتزیهام اینه یه جا که خیلی شلوغه گوشیم زنگ بخوره
بگم : آره ، آره ، حواستون باشه ؛ زنده می خوامش !

 ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο

یکی از فانتزیهام اینه تو یه روز برفی برم کوه و یه دفه ی گوله(!) گنده برفی دنبالم کنه ...اونقد بدووووووووم ....اخرشم له شم!!!!

 ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο

یکی از فانتزیهام اینه وقتی دارم از پل هوایی رد میشم یه دفه بشکنه و بیفتم............اخ چ حالی میده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

 ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο

يكي از فانتزيام اينه كه در بعضي شرايط بحراني يا ساعت برنالد داشته باشم يا قولِ چراغ جادو.

 ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο

یکی از فانتزیام اینه برم توی یه کافه و وقتی بار من امد گفت چی میل میکنید، مثه تو فیلما بهش بگم: همون سفارش همیشگی! و سیگارم رو در بیارم و روشن کنم و محو موسیقی در حال پخش شدن توی کافه بشم!

 ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο

یکی از فانتزیام اینکه وقتی دارم درس میخونم کنترل تلویزیونو بردارم اعضای خانواده رو کلهُــــــــم muteکنم

 ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο.ο

یکی از فانتزیام اینه که با دایال آپ به اینترنت وصل میشم و به بقیه بگم که سرعتش از ADSL بیشتره

حالاکه رفتنی شدی طبقه گفته ات...باشه قبول...لااقل این رابدان:آهن قراضه ای که چنان گرمه گرم درسینه ام میتپید،دلم بود..نامهربان...خداحافظ

هی فلانی!!! دیگرهوای برگرداندنت راندارم...هرکجاکه دلت میخواهدبرو...فقط آرزومیکنم وقتی دوباره هوای من به سرت زد،آنقدر دلت بگیرد که باهزارشب گریه چشمانت،بازهم آرام نگیری...وامامن برنمیگردم که هیچ!! عطرتنم را هم ازکوچه هی پشت سرم جمع میکنم،تانتوانی لم دهی روی مبل های راحتی وباخاطراتم قدم بزنی...

.

به سلامتی دهقانی که پاییزوبیشتر ازبهاردوس داره... به سلامتی پل عابر پیاده که هم مرد از روش ردمیشه هم نامرد... به سلامتیه شهیدی که رفت رو مین...واس خاطر ناموسه رفیقش...

.

خیلی سخته دلت گیر کنه تو قلاب ماهیگیری که دلش ماهی نمیخواد وفقط برای تفریح اومده ماهیگیری...

.

برایت مینویسم که "دوستت دارم" میدانم که نمیدانی اما میدانم که میخوانی...آرزوی من این است که(نخوانده بدانی).

.

عشق گاهی از درد دوری بهتر است... بی قرارم کرده وگفته صبوری بهتر است... توی قرآن خوانده ام،یعقوب یادم داده است... دلبرت وقتی کنارت نیست کوری بهتر است...

.

چه تناقض تلخی شده ام... دلم شور میزند... اما دستانم نمک ندارند...

.

اولین باری که یکی بهم گفت دوست دارم گریم گرفت،ولی تازگیاهرکی بهم میگه دوست دارم...خندم میگره وبهش میگم:تودیگه چی میخوایی؟

.

برای ترک همیشه دکتر ودوا لازم نیست... گاهی سنگینی نگاهی... تلخی حرفی... خوب ترکت میدهد

.

گرمایی بوده ام همیشه... ولی بین خودمان بماند،سرمایی میشوم وقتی پای آغوش تو درمیان باشد...

.

میدونی... من عاشق بارون نبــــودم از وقتی عاشقش شدم که وقتی باتوقدم میزدم معنای خیس شدنش روفهمیدم...